نقشه های شکست خورده / نویسنده: مونیکا ویر
داستان اجرا و نقد شده در سه ماهۀ پنجم مدرسۀ خلاق
آن روز صبح، یک دسته صورت حساب تازه رسیده بود. شرکت بیمه، از لغو شدن قراردادهایشان خبر میداد.
زن آهی کشید و با نگرانی از جا برخاست تا شوهرش را در جریان بگذارد. آشپزخانه بوی گاز می داد. روی میزکار شوهرش نامه ای پیدا کرد:
« پول بیمه عمر من برای زندگی تو و بچهها کافی خواهد بود... »
- دوشنبه ۴ مرداد ۰۰
- ۱۶:۳۶