موضوع بحث و تمرین ویر: فعل، حذف به قرینه و شکل داستانی آن
تعداد واژه خوانشی: 707 واژه * 1 ساعت با تمرین
نوشتۀ: امیر نمازی (معلم نویسندگی خلاق)
مقدمه و شروع بحث
فعل، جزء جدانشدنی جمله است و اگر آن را حذف کنیم، چرخ جمله پنچر می شود و مفهوم به درستی به خواننده نمی رسد! در مورد فعل، بحث بسیار است و می توان از جهت های بسیار زیادی بررسی اش کرد. اولین درس را به انتخاب آن اختصاص می دهیم.
هر جمله ای، نیاز به فعل دارد اما باید آن را متناسب و مرتبط انتخاب کنیم؛ یعنی اول با تعداد فاعل مطابقت داشته باشد و دوم درست انتخاب شود تا منظورمان تمیز و درست تر از هر زمان به خواننده برسد. اگر دو کننده کار داریم، باید از فعل جمع و اگر یک تن داریم، از فعل مفرد استفاده کنیم؛ البته چند تبصره و استثناء هم داریم که در یکی از جلسه ها به آن خواهیم پرداخت.
حرف اصلی
فعلها را نباید بی دلیل و برنامه حذف کرد. جمله ای که فعل نداشته باشد، نه به پایان می رسد و نه اجزای آن درست کنار هم می نشینند. یک غذای محبوب ایرانی را در ذهن بیاورید (برای مثال: قرمهسبزی) حالا بیایید یکی از مهمترین جزئیاتش را حذف کنیم (مثلا لوبیا)؛ آیا بازهم از خوردن آن لذت می برید یا هر چه به دهانتان می آید سبزی است و یک چیز کم دارد؟
جمله هم این چنین حالتی دارد؛ پس همیشه این نکته و مثال مشمئز کننده را در یاد داشته باشید تا فعلی بی دلیل حذف یا اشتباه انتخاب نشود!
تشریح بحث و یک گوشزد
یکی از نقاطی که می توان فعل را با خیال راحت حذف کرد و حیات جمله را هم نگرفت، وجود فعل قرینه است.
قرینه یعنی دو به دو؛ یعنی یک تصویر سمت چپ بکشید و همان را بدون کوچکترین تغییر، در سمت راست هم کپی کنید؛ قرینه، یعنی دو فعل که دو طرف جمله نوشته شده و از یک جزء تشکیل شده است؛ پس با این تفاسیر، یک فعل با ظاهر و حروف ثابت داریم که به شکل قطاری در چند نقطه تکرار می شود و چند جملۀ کوتاه را در یک جمله نقطه دار به یکدیگر گره می زند. این تعریف ساده فعل قرینه است.
حذف فعل، بدون وجود حالت قرینه اشتباهی دردناک است که به ناشی خطاب شدن شما می انجامد. بگذارید چند مثال بزنم تا بهتر متوجه شوید:
مثال ۱
- می توان حسن را از این مجموعه حذف کرد و به جای آن، اصغر دمپای را اضافه کرد.
(در اینجا، فعل به قرینه داریم که هر دو جمله را با یک ظاهر و مفهوم، تغذیه می کند؛ همینطور رهایش کنیم یا آن را با تراشی کوچک، زینت دهیم؟ جمله اصلاحی را در پایین بخوانید:
- می توان حسن را از این مجموعه حذف و به جای آن، اصغر دمپای را اضافه کرد.
با همین کار کوچک، هم جمله را خوش خوان تر کرده ایم و هم تکرار زائد را از ظاهر و باطن جمله گرفته ایم).
مثال ۲
- آن روز هوا آفتابی بود و خورشید وسط آسمان بود.
(دو جمله متفاوت با یک فعل داریم. به ظاهر، درست است و حالت قرینه به آن شکل ندارد اما بیایید کمی ساختار جمله را زیباتر کنیم. چگونه؟ به درست نوشت زیر توجه کنید:
- در آن هوای آفتابی، خورشید وسط آسمان بود.
در این جمله، یک فعل مستقل داریم که هر دو جمله را تغذیه می کند. ظاهر کار هم آن قدر نرم است که خواننده فرضی را به خوانش ترغیب می کند و حالت روایی تمیزی هم ایجاد کرده است؛ پس در کنار بحث قرینه و حذف آن (یکی از هزار بحث این سرشاخه)، به این نکته ریز که به جملات داستانی و روزانه شما جذبه خاصی می بخشد، دقت کنید)
توصیه و جمع بندی پایانی
همیشه سعی کنید جملات داستانی و غیر داستانی تان را با بهترین واژگان و افعال و کمترین حالت کش دار و تکرار آرایش دهید. نوشتار زیبا، بهتر از خط و گفتار زیبا، حال خواننده و شنونده را خوش می کند. این یادگار را از من داشته باشید.
یادآوری و یک پیشنهاد
در چند شماره قبلی از تمرین ویر، مشقی داشتیم که یک نام، چندین و چند بار تکرار شده بود؛ از این درس نامه، وام میگیرم و نکته ای هر چند کوتاه درباره تکرار اسامی می گویم و پیشنهاد می کنم سری به آن تمرین بزنید و با دید جدیدی، آن را انجام دهید؛ اما آموزه مشدّد:
هر جمله ای یک فاعل مشخص به خود دارد که اگر فاعل مزاحمی در جمله رفت و آمد نکند، ذهن خواننده متوجه می شود و تمامی جملات را به آن ضمیر و فاعل می چسباند؛ پس زحمتی بکشید و اینقدر فاعل جمله را تکرار و در گوش و چشم خواننده نکنید! هر جمله ای، یک فاعل دارد و مخاطب، به شرط روشن بودن جمله، این را بهتر از ما می فهمد...
- يكشنبه ۲۶ تیر ۰۱
- ۱۹:۲۸