داستان کوتهنوشت شاه دزد
نویسنده: کاترین ایی مک دونالد
تمرین، نقد و تحلیل شده در دورۀ 5 زمستان * 1399
سکه ها: نیکل، پنی، دلار های براق، گشتن توی کیف، پول دست بردن توی جیب ها، بیرون کشیدن بسته ها...
همه چیز از میان انگشتان بلند من، به درون جیب های عمیقم سرازیر می شود. یک بار عاشق شدم. عاشقِ دختر زیبایی که کارش جمع کردن سکه های پارکومترها بود؛ تمنا کردم بماند! او زودتر بیدار شد، دار و ندارم را بُرد: جعبه های سکه ها و کیسه های پر از پول را...
- دوشنبه ۴ مرداد ۰۰
- ۰۴:۱۶